محل تبلیغات شما

یه عالمه کار دارم برای انجام دادن که همین باعث میشه روند پیشبرد همه کارهام کند باشه. شغلم باعث میشه کلی از وقتم در اختیار خودم نباشه. اما مهم تر اینکه کودک درونم بهونه گیری می کنه و نمیذاره کارهام رو انجام بدم. 

خیلی جالبه این عبارت "کودک درونم بهونه گیری می کنه و نمیذاره به کارهام برسم"، ولی واقعا حقیقت داره همچین چیزی و من تا الان نتونسته بودم شناساییش کنم این موضوع رو. الان که متوجه اش شدم دلم برای کودکم میسوزه که انقدر مظلوم بوده که حتی خود من هم بهش بی توجهی کردم! کلا خواسته هاش رو نادیده گرفتم و بهش گفتم یه گوشه بشین و هیچی نخواه تا من بتونم به کارهام برسم. همین که تا همین الان هم تحمل کرده خیلیه واقعا، من دارم چه کار می کنم با این بچه؟!!!

این شد که تصمیم گرفتم کمی به حرفاش گوش بدم و بهش توجه کنم، نمیشه که حال اون خوب نباشه و حال من خوب باشه! الان یه سری کارها واسم مشخص کرده که ازم می خواد که انجامشون بدم و من هم گفتم چشـــــــــــــم عزیـــــــــــــــــزم  

باز هم باید به این موضوع فکر کنم و عمق ماجرا رو بیشتر بسنجم، خیلی در غفلت بودم تا اینجای زندگیم 

مشکل زندگی من در بیست و هشت سالگی

راه ارتباطی با کودک درونم

موضوع تونستن و نتونستن نیست، خواستن و نخواستنه!

هم ,الان ,رو ,کارهام ,درونم ,کنم ,کودک درونم ,و نمیذاره ,من هم ,کنه و ,این موضوع ,کودک درونم بهونه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها